کلیله و دمنه کتابی است که اصل آن به هندی به نام پَنچه تَنتره (panchatantra)،در پنج باب فراهم شده است و گویی باب های دیگری از دیگر مآخذ هندی به آن اضافه شده است و در مجموع ۱۰ باب را هندیان پدید آوردهاند و پنج باب را پارسیان به آن افزودهاند و آنچه امروزه ما به عنوان کتاب کلیله و دمنه در دست داریم شامل ۱۵ باب است که سراسر حکمت و پند است .
برزویه طبیب مَروزی در زمان انوشیروان پسرِقباد ساسانی آن را به زبان پارسی درآورد و حکایتهایی را از مآخذ دیگر هندی به آن افزود.
در دوران فرهنگ اسلامی ابن مقفّع آن را از پارسی به تازی بیان کرد و نام آن را کَلیهَ ودِمنه نهاد و پس از آن به زبان های مختلفی ترجمه شد و در زمان ساسانیان پدر شعر پارسی، رودکی، کتاب ابن مقفّع را به نظم فارسی امروزی درآورد و پس از او نیز ترجمههای بسیاری به پارسی انجام شد تا در زمان بهرام شاه غزنوی ، ابوالمعالی نظام الملک معین الدین نصرالله بن محمد بن عبدالحمیدبن احمدبن عبدالصّمد، که منشی دیوان بود، کلیه و دمنه ابن مقفّع را بار دیگر به نثر پارسی ترجمه کرد .
ترجمه نصر الله منشی ترجمه ای آزاد است و مقید به متابعت از اصل نبوده و می توان گفت که انشای این کتاب معرف قدرت و هنر وی در نوشتن است.
این کتاب زبان حیوانات و داستان آنهاست اما در حقیقت شخصیت ها، انسان در قالب حیوان هستند. کتابی سراسر پند و اندرز که اصول مملکت داری و حکومت را بیان می کند و بسیاری از نکات دیگر که زبان در اینجا از بیان آنها قاصر است.
این کتاب مجموعه ای از مواعظ و حِکم و امثال است که همیشه مورد توجه حکمای هرصنف و اهل علم بوده است . این مجموعه مشتمل برچیزهایی است که صلاح زندگی و دنیا درآن است و این سخن بلیغ به این دلیل از زبان بهایم جمع شده است که مجال گسترش درآن بیابند و هر موضوعی که شروع می کنند خیلی مفصل بتوانند هرچه می خواهند را بگویند.
کسانی که علم کافی ندارند آن را بصورت قصه و دانش پژوهان به هدف یافتن پند وموعظه آن را می خوانند. اولین شرط فهم آن خوانش صحیح است و سپس تامل و تفکر درآن. این کتاب را می توان یک اثر شگفت انگیز دانست که مفاهیم روانشناسانه ای را در خود جای داده که طی گذر سالیان همچنان کشف و مورد استفاده قرار می گیرند.
نثر کتاب مصنوع است و جملات آن اطناب دارد. درکتاب کلیله و دمنه قوتی را بیان مقاصد و قدرتی در ادای معانی هست که در کتب دیگر نیست. انواع صنایع لفظی و معنوی در کلام دیده می شود، لیکن هدف نویسنده از آوردن صنایع چنان نبوده است که سخن را بسیار آرایش کند و مقصود فراموش بشود، صنایع چنان طبیعی است که گاه ممکن است خواننده متوجه آن نشود.
آنچه از الفاظ عربی در این کتاب دیده می شود به اقتضای سبک عهد و منشآت متداول آن زمان بوده است.
آیه و حدیث و مَثَل وشعرفارسی و عربی در سراسر کتاب گنجانده شده است و متن هندیِ قصص که به نام "پنجه تنتره" شناخته می شود به نظم و نثردرهم آمیخته است و به گونه ای است که گاهی معنی نثر در شعر تمام می شود .
ترجمه ابن مقفّع تمامی به نثر بوده و هیچ بیت و مثل آیت و حدیث ندارد اما نصر الله منشی پی برده است که بدون اشعار و امثال و گفتارهای برجسته ، کار کتاب نا تمام است و از آیه و حدیث و شعرهای نخبه و زیبا را درآن آورده است و بسیاری از شعرهای فارسی را بالخصوص چنان در کلام خود درج کرده است که مکمل عبارتست و جمله بی آن ناتمام است .
مجتبی مینوی طهرانی، مصحح کتاب کلیله و دمنه به انشای ابوالمعالی نصرالله منشی، چنین می گوید :( در تهیه این چاپ انتقادی کتاب بنده در صدد این نبوده است که انشای نصرالله منشی را بصورتی درآوَرَد که به سبک تحریرِ فارسی امروزی و اصطلاحاتِ جاری این عصر نزدیک باشد، یا فارسیِ اورا بهتر از آن کند که نوشته بوده است، یا به افواجی از نسلهای گذشته که الفاظِ اورا نفهمیدگی یا بی امانتی و نادرستی تغییر داده و به غلط نقل و ترویج کرده اند رشوت دهم و ضبطِ آنان را اختیار کنم ، بلکه خواستهام از میانِ وجوهِ مختلفی که در نسخ دیده می شود آن را بیابم و ضبط کنم که به اعتقاد خودم و به دلایلی که می توانم اقامه کنم نوشته نصرالله منشی بوده است).
برشی از کتاب:
واز فرایض احکام جهان داری آنست که درتلافی خلل ها پیش از تمکن خصم و از تغلب دشمن مبادرت نموده شود و تدبیر کارها برقضیتِ سیاست فرموده آید و بخِداع و نفاقِ دشمن التفات نیفتد و عزیمت را بتقویت رای پیر و تایید بختِ جوان بامضاء رسانیده شود.